%0 Journal Article %T ارزیابی تناسب کشت گندم با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی، سنجش از دور و فرآیند تحلیل شبکه‌ای در حوزه قره‌سوی شهرستان گرگان %J مجله تولید گیاهان زراعی %I دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان %Z 2008-739X %A بادسار, میثم %A کامکار, بهنام %A سلطانی, افشین %A عبدی, امید %D 2018 %\ 05/22/2018 %V 11 %N 1 %P 1-22 %! ارزیابی تناسب کشت گندم با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی، سنجش از دور و فرآیند تحلیل شبکه‌ای در حوزه قره‌سوی شهرستان گرگان %K لندست 8 %K شاخص‌های گیاهی %K طبقه‌بندی نظارت‌شده %K فن سوپرماتریس %R 10.22069/ejcp.2018.8803.1684 %X سابقه و هدف: درسال‌های اخیر خوارزمیک‌های متعددی برای اهداف ارزیابی اراضی طراحی شده‌اند که وجه مشترک تمامی آن‌ها ایجاد محیطی برای الگوسازی ومدل کردن روش‌های ارزیابی است. با توجه به اهمیت گندم به‌عنوان یک محصول راهبردی در تامین غذای انسان‌ها و همچنین استفاده بهینه از منابع موجود و ارزیابی مزارع کشت گندم در راستای تولید پایدار، این پژوهش به‌منظور ارزیابی زراعی- بوم‌شناختی مزارع گندم پاییزه در حوزه قره‌سوی شهرستان گرگان با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، سنجش از دور (RS) و روش فرآیند تحلیل شبکه‌ای انجام شد. مواد و روش‌ها: بدین‌منظور با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای لندست 8 و با استفاده از روش نظارت‌شده نقشه مزارع گندم استخراج شد. از متغیرهای محیطی دمای متوسط، دمای کمینه، دمای بیشینه، بارش سالانه، شیب، جهات شیب، ارتفاع از سطح دریا، ماده آلی، شوری، بافت و اسیدیته خاک نیز برای ارزیابی زراعی- بوم‌شناختی استفاده شدند. در ابتدا نیازهای بوم‌- شناختی در مورد متغیرهای مورد استفاده، از منابع علمی استخراج شد و نقشه‌های مربوط به این متغیرها تهیه و طبقه‌بندی شدند. از فرآیند تحلیل شبکه‌ای برای تعیین وزن معیارها از طریق تجزیه و تحلیل پرشس‌نامه استفاده شد. سپس در قالب یک مدل، لایه‌های مذکور به روش همپوشانی در محیط GIS تلفیق شدند و ارزیابی شکل گرفت. یافته‌ها: نتایج به‌دست آمده از تجزیه‌وتحلیل پرسشنامه به‌روش ANP نشان داد که معیار خاک به جهت کشت گندم با توجه به شرایط حوزه مورد مطالعه با ضریب 66/0 در رتبه اول و بعد از آن به‌ترتیب اقلیم و توپوگرافی قرار گرفتند. در بین عوامل خاکی بیشترین وزن به شوری خاک و ماده آلی به‌ترتیب با ضریب 33/0 و 16/0 و کمترین وزن به بافت خاک با 084/0 تعلق داشت. در بین عوامل اقلیمی، بارش با 097/0 بیشترین و دمای بیشینه با 015/0 کمترین ضریب را به خود اختصاص دادند. همچنین برای عوامل توپوگرافی، ارتفاع از سطح دریا بیشترین و جهات شیب کمترین ضریب را به خود اختصاص دادند. نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که حدود 41/99 درصد از مزارع گندم، در طبقه بسیار مناسب و 58/0 درصد در طبقه مناسب قرار گرفت. ارتفاع کم‌تر اراضی، شیب‌های کم‌تر و رو به جنوب، دماها و بارش سالیانه مناسب و همچنین بافت، ماده آلی و هدایت الکتریکی در حد مطلوب ازجمله عواملی هستند که باعث قرار گرفتن این مناطق در این طبقه شده‌اند. بنابراین مزارع فعلی گندم حوزه قره‌سو دارای محدودیت چندانی از عوامل توپوگرافی، اقلیمی و عوامل خاکی به لحاظ کشت گندم نبوده و این نیز بیان‌گر این مطلب است که کشاورزان مناطق مناسبی را جهت کشت گندم انتخاب نموده‌اند. این منطقه می‌تواند به‌شرط مدیریت عوامل محدودکننده و کاهنده تولید از تولید بالایی برخوردار باشند. اما باید در نظر داشت که کشت مداوم گندم در سال های اخیر موجب مشکلات زیادی در سامانه‌های زراعی استان گلستان شده است. بنابراین اگرچه کشاورزان به درستی این گیاه را برای کشت در این منطقه انتخاب کرده‌اند، اما باید با معرفی گیاهان جایگزین که نیازهای اکولوژیک مشابه دارند از تکرار کشت آن جلوگیری کرد. بنابراین می‌توان ارزیابی های مشابهی روی سایر گیاهان پاییزه انجام داد. %U https://ejcp.gau.ac.ir/article_4231_e6739067ec1b4d3edcacf0fb2c74884a.pdf