ORIGINAL_ARTICLE
پیشبینی تعداد دانه در گندم
پی بردن به تغییرات تعداد دانه در واحد سطح اثر مهمی در شناخت تشکیل عملکرد و افزایش عملکرد بالقوه دارد. در بعضی از مدلهای شبیهسازی گندم برای پیشبینی عملکرد به پیشبینی مناسب تعداد دانه بستگی دارد. از اینرو بهمنظور کمی کردن رابطه بین تعداد دانه در واحد سطح با پارامترهای تأثیرگذار (محیطی و غیرمحیطی) برروی آن، آزمایشی بهصورت تجزیه مرکب در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار در دانشکده علوم زراعی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال زراعی 85-1384 اجرا شد. تیمارها شامل تاریخهای کاشت (23 آذر،30 دی، اول اسفند، 29 اسفند، 27 فروردین) و ارقام گندم (کوهدشت، شیرودی، تجن و زاگرس) بودند. نتایج ضریب همبستگی نشان داد که رابطه تعداد دانه در واحد سطح با میانگین دما در درجه اهمیت اول قرار دارد ولی برازش مدلهای غیرخطی بر پارامترهای تأثیرگذار بر تعداد دانه در واحد سطح و بررسی ضریب تغییرات و R2در مدلهای مختلف مشخص گردید که اثر ماده خشک ساقه در گردهافشانی بهترین برآورد را دارد که با توجه به معادلهای که از برازش بهدست آمده نشان داد که تقریباً در 747 گرم ماده خشک ساقه در مترمربع 95 درصد دانهها تشکیل میشود.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_378_cb1711c526891ae8a2b397c371cd8962.pdf
2012-07-18
1
16
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تأثیر تنش رطوبتی در مراحل مختلف رشد بر عملکرد و کارآیی
مصرف آب در ارقام گندم
با توجه به محدودیت منابع آبی، تعیین حداقل مقدار آبی که منجر به تولید حداکثر عملکرد میشود از اهمیت بسیار برخوردار است. در این راستا پژوهشی در سال زراعی 83-1382 بهطور همزمان در دو منطقه تربتجام و کرج، بهصورت آزمایش فاکتوریل بر پایه بلوکهای کامل تصادفی با دو فاکتور و در چهار تکرار اجرا شد. فاکتور اول شامل 9 رژیم مختلف آبیاری بر مبنای درصد تخلیه رطوبتی خاک بود که عبارت بودند از 1T (آبیاری در 40 درصد تخلیه رطوبتی در تمام دوره رشد)؛ 2T و 3T (آبیاری بهترتیب در 60 درصد و 80 درصد تخلیه رطوبتی از ابتدای طویل شدن ساقهها تا پایان دوره رشد)؛ 4T و 6T (آبیاری بهترتیب در 60 درصد و 80 درصد تخلیه رطوبتی در زمان گلدهی، آبیاری در 40 درصد تخلیه رطوبتی در سایر مراحل رشد)؛ 5T و 7T (آبیاری در 40 درصد تخلیه رطوبتی تا زمان گلدهی؛ آبیاری بهترتیب در 60 درصد و 80 درصد تخلیه رطوبتی از زمان گلدهی تا پایان دوره رشد)؛ 8T (آبیاری در 40 درصد تخلیه رطوبتی تا زمان گلدهی؛ قطع آبیاری از گلدهی تاپایان دوره رشد)؛ و 9T (آبیاری در 40 درصد تخلیه رطوبتی تا ابتدای پر شدن دانه؛ قطع آبیاری در طول دوره پر شدن دانه). فاکتور دوم شامل سه رقم گندم (چمران، مرودشت و گاسپارد) بود. نتایج نشان داد که انجام کم آبیاری آخر فصل، نسبت به اعمال تیمارهای کم آبیاری در مراحل ابتدایی رشد تأثیر زیادتری بر عملکرد و کارایی مصرف آب داشت، و مراحل گلدهی و دانهبندی حساسترین مراحل به تنش بودند. کارایی مصرف آب در بین تیمارهای مختلف تنش رطوبتی بین 17/0 تا 34/1 کیلوگرم در مترمکعب در نوسان بود. واکنش ارقام گندم به رژیمهای آبیاری در دو منطقه مورد بررسی متفاوت بود و شرایط گرم و خشک حاکم در تربتجام منجر به مصرف آب بیشتر و کارایی مصرف آب کمتر در این منطقه شد. در بین صفات مورد مطالعه عملکرد دانه بیشترین تأثیر مستقیم را بر کارایی مصرف آب داشت و بعد از آن میزان آب مصرفی مابقی تغییرات کارایی مصرف آب را توجیه کرد. بنابراین به نظر میرسد مدیریت آبیاری گندم بهویژه در مراحل انتهایی رشد از اهمیت ویژهای برخوردار است، و باید در هر منطقه مطابق با شرایط اقلیمی حاکم مورد توجه قرار گیرد.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_397_82bd8d245e8394423d33b7047311c7db.pdf
2012-07-18
17
36
ORIGINAL_ARTICLE
مطالعه نحوه توارث و برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات مرتبط با مقاومت
به سرما در برنج در مرحله جوانهزنی
نحوه توارث صفات مرتبط با مقاومت به سرما در مرحله جوانهزنی در تلاقیهای حاصل از دایآلل یکطرفه با استفاده از 7 ژنوتیپ برنج مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز واریانس نشان داد که اختلاف معنیداری بین ژنوتیپها، قابلیت ترکیبپذیری عمومی (GCA) و قابلیت ترکیبپذیری خصوصی (SCA) برای تمام صفات مورد مطالعه شامل درصد کاهش طول ریشهچه، درصد کاهش طول ساقهچه و درصد کاهش میزان جوانهزنی وجود داشت. معنیدار بودن GCA و SCA نشان داد که در کنترل صفات مورد مطالعه بهترتیب ژنهای با اثرات افزایشی و غیرافزایشی نقش داشتند، اما بالا بودن نسبت واریانس غالبیت به واریانس افزایشی و مقدار پایین نسبت پیشنهادی بیکر، برتری اثرات غیرافزایشی را نسبت به اثرات افزایشی نشان داد. وراثتپذیری عمومی برای صفات کاهش در طول ریشهچه، طول ساقهچه و میزان جوانهزنی بهترتیب برابر با 86، 68 و 81 درصد برآورد شد. برآورد اثرات GCA نشان داد که والد دیلمانی بهعنوان یک ترکیبپذیر عمومی ایدهآل برای تمام صفات مورد مطالعه و همچنین والد حسنی ترکیبشونده عمومی مناسبی برای صفات درصد کاهش در طول ریشهچه و میزان جوانهزنی بودند. مقدار درجه غالبیت برای صفات کاهش طول ریشهچه، کاهش طول ساقهچه و کاهش میزان جوانهزنی بهترتیب برابر با 93/1، 26/1، 99/0 بود که نشاندهنده فوق غالبیت برای صفات کاهش طول ریشهچه و کاهش طول ساقهچه و غالبیت کامل برای صفت کاهش میزان جوانهزنی بود. برآورد اثرات SCA نشان داد که تلاقی حسنی × ندا بهعنوان یک تلاقی مطلوب برای مقاومت به سرما در هر سه صفت بود. در این تلاقی علاوهبر SCA معنیدار، هتروزیس برآورد شده نیز معنیدار بود. یک استنتاج کلی که میتوان از این نتایج بهدست آورد این است که تلاقیهایی که حسنی و دیلمانی یکی از والدین آنها بودند، اثرات SCA مطلوبی برای تمام صفات نشان میدادند و در نتیجه از این دو والد میتوان در پروژههای اصلاحی استفاده نمود.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_398_04b0e6b8b1add81512f6859fa5e48339.pdf
2012-07-18
37
54
ORIGINAL_ARTICLE
تعیین کاراترین شیوهی تقسیط کود نیتروژنه با استفاده از نمودار رنگ برگ (LCC)
و کلروفیلمتر (SPAD) در برنج
بهمنظور تعیین کاراترین شیوه تقسیط نیتروژن با استفاده از نمودار رنگ برگ و کلروفیلمتر در برنج آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده و در قالب طرح بلوکهای تصادفی با 3 تکرار در سالهای 1385 و 1386 در مؤسسه تحقیقات برنج کشور اجراء شد. فاکتورهای آزمایش شامل ارقام در 3 سطح بهعنوان عامل اصلی شامل GRH1، خزر و هاشمی و زمان اعمال کود بهعنوان عامل فرعی که شامل 3LCC< (اعمال کود پس از مشاهده درجه 3 از نمودار رنگ برگ)، 4LCC< (اعمال کود پس از مشاهده درجه 4 از نمودار رنگ برگ)، 35SPAD< (اعمال کود پس از اینکه کلروفیلمتر محتوای کلروفیل برگ را کمتر از 35 نشان بدهد)، 38SPAD< (اعمال کود پس از اینکه کلروفیلمتر محتوای کلروفیل برگ را کمتر از 38 و بیشتر از 35 نشان بدهد)، روش عرف (مصرف 150 کیلوگرم کود نیتروژنه در مراحل اواسط پنجهزنی، تشکیل جوانه اولیه در خوشه و زمان گلدهی) و شاهد (بدون اعمال کود) بودند. اختلاف بین ارقام برای عملکرد دانه، تعداد دانه پر، تعداد دانه پوک، طول خوشه، تعداد خوشه، وزن صددانه، ارتفاع بوته و روز تا رسیدگی در سطح یک درصد معنیدار بود. همچنین اختلاف بین زمان اعمال کود مورد بررسی برای کلیه صفات جز تعداد دانه پوک و وزن صد دانه در سطح یک درصد معنیدار بود. بین زمانهای اعمال کود مورد بررسی، 38SPAD< و 4LCC< اختلاف معنیداری با سایر تیمارهای اعمال شده داشتند، در صورتیکه اختلاف بین روش عرف با 3LCC
https://ejcp.gau.ac.ir/article_400_331f83b7c0467aa384a666c730953702.pdf
2012-07-18
55
68
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی ضریب استهلاک نور و ساختار کانوپی ارقام رقیب و غیررقیب
برنج (Oryza sativa L.) در رقابت با علف هرز سوروف
(Echinochloa crus-galli (L.) P. Beauv.)
این آزمایش، مقایسه ضریب استهلاک نور و ساختار کانوپی ارقام رقیب و غیررقیب برنج در برابر علف هرز سوروف بود. بدینمنظور آزمایشی در سال زراعی 1386-1385 در ایستگاه تحقیقاتی برنج کشور- تنکابن، واقع در استان مازندران، انجام شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل 7 رقم برنج (شامل دیلمانی، خزر، سپیدرود، نعمت، درفک، فجر، شیرودی) و 3 لاین (830، 841 و 843) بود که در شرایط آلوده و عاری از علف هرز سوروف کشت شدند. ارقام مختلف برنج با تراکم توصیه شده برای هر کدام نشاء شدند و تراکم سوروف نیز 20 بوته در مترمربع در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که ضریب استهلاک نور در رقم خزر (غیررقیب) بیشتر از ضریب استهلاک نور در لاین 843 (رقیب) بود. با بررسی توزیع عمودی وزن خشک و سطح برگ در رقم خزر و لاین 843 مشخص شد که میزان تجمع ماده خشک و نیز میزان سطح برگ در تمامی لایههای مورد بررسی در لاین 843 بیشتر از رقم خزر، هم در شرایط رقابت و هم در شرایط بدون رقابت بود. همچنین در شرایط رقابت با سوروف سطح برگ و ماده خشک بیشتری به لایههای بالایی کانوپی اختصاص یافت که این امر در لاین 843 نسبت به رقم خزر مشهودتر بود. از طرف دیگر، میزان تجمع ماده خشک و میزان سطح برگ سوروف در تداخل با لاین 843 کمتر از میزان تجمع ماده خشک و میزان سطح برگ سوروف در تداخل با رقم خزر بود.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_401_1b408746ae6cb285bda05fa1e9b1c3ad.pdf
2012-07-18
69
84
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر سرمای بهارهسازی بر برخی صفات فیزیولوژیکی در دو رقم مقاوم و حساس گندم نان
فرآیند عادتدهی به سرما از سازوکارهای مهم در تحمل ارقام گندم به تنش سرما است. این تحقیق با هدف تعیین ارتباط نیاز بهارهسازی با بیان تحمل به سرما و تغییرات فیزیولوژیکی در یک رقم بسیار متحمل و یک رقم حساس به تنش سرما در شرایط کنترل شده از آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. تکمیل بهارهسازی با استفاده از روش شمارش تعداد نهایی برگ و میزان تحمل به سرما با روش LT50 تعیین گردید. عدم نیاز بهارهسازی در رقم بهاره کوهدشت و تکمیل بهارهسازی در روز 42 سرمای بهارهسازی در رقم زمستانه شایان با استفاده از نتایج تعداد نهایی برگ حاصل شد. بررسی LT50 نشان داد که در رقم شایان حداکثر مقاومت به سرما در زمان تکمیل بهارهسازی 17- درجه سانتیگراد و در رقم کوهدشت 2- درجه سانتیگراد میباشد. ارتباط بین محتوی کلروفیل، میزان کلروفیل فلورسانس، انباشت پرولین و قندهای کل با میزان بیان تحمل به سرما بررسی گردید. نتایج نشان داد که در اثر القاء سرما، کاهش راندمان کوآنتومی فتوسیستم ІІ در رقم شایان بسیار کمتر از رقم کوهدشت میباشد. تیمار سرما باعث کاهش معنیدار 30 درصد محتوی کلروفیل در رقم کوهدشت و افزایش 36 درصد آن در رقم شایان در زمان اشباع بهارهسازی گردید. همچنین در رقم زمستانه شایان انباشت 3 و 2 برابر پرولین و قندهای کل نسبت به رقم بهاره کوهدشت در روز 42 سرما کاملاً مشهود بود. این عکسالعملها، بیانگر پاسخ بهتر به سرما در رقم دارای نیاز بهارهسازی در مقایسه با رقم بدون نیاز بهارهسازی است.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_402_f674d9c360acdfb2e25f8ad86e0f7cb0.pdf
2012-07-18
85
106
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی اثر تراکم بر عملکرد و اجزاء عملکرد در ارقام و لاینهای سورگوم دانهای (Sorghum bicolor L.) در بیرجند
این آزمایش بهمنظور بررسی صفات مورفولوژیکی، عملکرد و اجزاء عملکرد در 3 رقم سورگوم دانهای کیمیا، سپیده، پیام و 2 لاین خالص امیدبخش M5، M2 تحتتأثیر 4 میزان تراکم (240، 205، 170 و 135 هزار بوته در هکتار) بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی بیرجند اجرا گردید. یادداشتبرداریهای لازم در طول فصل رشد انجام شد و در نهایت میزان عملکرد دانه، وزن هزار دانه و شاخص برداشت اندازهگیری شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مرکب آزمایش حاکی از آن بود که ارقام و لاینهای مورد مطالعه از نظر تمامی صفات مورد نظر در سطح 1 درصد تفاوت معنیدار داشتند. سطوح مختلف تراکم بوته از نظر تعداد پنجه، عملکرد بیولوژیکی و عملکرد دانه در سطح احتمال 1 درصد و از نظر قطر ساقه در سطح 5 درصد تفاوت نشان دادند. سطوح مختلف اثر متقابل رقم در تراکم از نظر تعداد پنجه و شاخص برداشت در سطح احتمال 1 درصد تفاوت آماری معنیدار نشان دادند. براساس نتایج حاصل از این پژوهش میتوان تراکم 240000 بوته در هکتار و لاین امیدبخش M5 را برای منطقه بیرجند توصیه نمود.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_403_779bc5cba35dd177a5aa98b5defddb53.pdf
2012-07-18
107
118
ORIGINAL_ARTICLE
اثرات سیستمهای مختلف تغذیه و باکتریهای افزاینده رشد(PGPR) بر فنولوژی،
عملکرد و اجزای عملکرد آفتابگردان
بهمنظور بررسی اثر سیستمهای تغذیه آلی، تلفیقی، شیمیایی و باکتریهای افزاینده رشد (PGPR) بر مراحل فنولوژی، عملکرد و اجزائ رقم آلستار آفتابگردان در راستای کاهش مصرف کودهای شیمیایی، اصلاح خاک و بهبود وضعیت تغذیه گیاه، آزمایشی در سال 1386 در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس اجرا شد. در این بررسی از آزمایش کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار استفاده شد. عامل اصلی در 5 سطح کودی شامل 100 درصد آلی (1F)، 25 درصد شیمیایی و 75 درصد آلی (2F)، 50 درصد شیمیایی و50 درصد آلی (3F)، 75 درصد شیمیایی و 25 درصد آلی (4F) و 100 درصد شیمیایی (5F) و عامل فرعی در 2 سـطح تلقیح شامل (1I) بذور تلقیحشده به ازتوباکتر و آزوسپریلیوم و (0I) تلقیحنشده اجرا شد. نتایج بیانگر آن است سیستم تغذیه شیمیایی (5F) به واحدهای گرمایی کمتری برای مراحل مختلف ظهور طبق، رسیدگی و گلدهی مورد نیاز میباشد، در حالیکه سیستم تغذیه 100 درصد آلی (1F) موجب تأخیر در فرارسیدن ظهور طبق، گلدهی و رسیدگی فیزیولوژیک و نیاز به واحدهای گرمایی بیشتر برای تکمیل مرحله فنولوژی نسبت به سیستم شیمیایی گردیده است. همچنین نتایج نشان داد عملکرد دانه، ارتفاع، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت در سیستم تلفیقی بیشتر از سیستمهای شیمیایی و آلی بود (1>F5>F2>F4>F3F). بیشترین و کمترین درصد روغن بهترتیب در تیمار 1F (100 درصد آلی) و تیمار 3F (50 درصد آلی + 50 درصد شیمیایی) بهدست آمد. بذور تلقیحشده با باکتریهای ازتوباکتر و آزوسپریلیوم (1I) عملکرد دانه، ارتفاع و میزان روغن را در مقایسه با تیمار کنترل (0I) افزایش و درجه روزهای گرمایی برای مراخل فنولوژی را کاهش دادند. بنابراین خصوصیات کمی و کیفی آفتابگردان در ترکیب کود زیستی و سیستم تلفیقی از کود دامی و شیمیایی نسبت به زمانیکه به تنهایی استفاده میشود نتیجه بهتری دارند.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_404_cdd7e73ff4b545c0cba6a5a4971bec0b.pdf
2012-07-18
119
134
ORIGINAL_ARTICLE
اثر سطوح نیتروژن و علفکش بر توان رقابت گندم در برابر خردل وحشی
با هدف بررسی رقابت گندم و خردل وحشی (Sinapis arvensis) در سطوح نیتروژن و علفکش، آزمایشی در سال 87-1386 در مزرعه دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین، در شمال اهواز اجرا شد. طرح آماری مورد استفاده، کرتهای خردشده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار بود. سطوح نیتروژن (صفر، 60، 120 و 180 کیلوگرم در هکتار) در کرتهای اصلی جای گرفتند. هر کرت اصلی به 5 کرت فرعی خرد شده و 4 سطح علفکش تریبنورونمتیل (صفر، 15، 20 و 25 گرم در هکتار) به همراه کنترل کامل علفهای هرز (بهعنوان کرت شاهد) در کرتهای فرعی جای داده شدند. نتایج نشان داد که اثر متقابل سطوح نیتروژن و علفکش بر عملکرد دانهی گندم و همچنین ماده خشک خردل وحشی معنیدار شد. با افزایش کاربرد نیتروژن، در هنگام عدم کنترل علفهای هرز یا در سطوح پایین علفکش، عملکرد دانه گندم و همچنین ماده خشک خردل وحشی در واحد سطح بهطور معنیداری بهترتیب کاهش و افزایش یافت. در سطوح پایین نیتروژن، تفاوت میان سطوح کنترل علفهای هرز کاهش یافت، بهنحویکه در این سطوح نیتروژن، مادهخشک خردل وحشی بهشدت کاهش پیدا کرد. در مجموع، افزایش مصرف نیتروژن موجب کاهش توان رقابتی گندم در برابر خردل وحشی و نیاز به مصرف علفکش بیشتر در این آزمایش گردید. بیشترین مادهخشک خردلوحشی با 180 کیلوگرم نیترون و بدون کنترل علفهای هرز بهدست آمد. بیشترین عملکرد دانه گندم در سطح 180 کیلوگرم نیتروژن و 20 گرم علفکش در هکتار بهدست آمد.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_405_66ddc69bb3778662399b53023c690270.pdf
2012-07-18
135
150
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر تراکم بوته و سطوح مختلف نیتروژن بر درصد پروتئین، عملکرد و
تجمع نیترات در غده سیبزمینی
بهمنظور بررسی تأثیر تراکم بوته و سطوح مختلف نیتروژن بر درصد پروتئین، عملکرد و تجمع نیترات در غده سیبزمینی رقم آگریا1 ، برخی بهصورت آزمایش فاکتوریل بر پایه بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در سال 1385 در اردبیل انجام شد. عوامل آزمایشی عبارت بودند از سطوح کودی صفر، 80، 160 و 200 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص و تراکم گیاهی 5/5، 5/7 و 11 بوته در مترمربع. براساس نتایج آزمایش، تراکم 11 بوته در مترمربع از نظر تعداد غده و وزن خشک آن، عملکرد غده و پروتئین در واحد سطح در بالاترین گروه قرار گرفت. کمترین وزن متوسط غده و درصد پروتئین آن نیز با همین تیمار بهدست آمد. با افزایش کود نیتروژن تا 80 کیلوگرم در هکتار، تعداد، وزن خشک، عملکرد و میزان پروتئین غده افزایش یافت. در اثر متقابل تراکم بوته و کود نیتروژن، بیشترین غلظت نیترات در وزن خشک غده با سطح 200 کیلوگرم در هکتار نیتروژن و تراکم 5/5 بوته در مترمربع بهدست آمد. بنابراین طبق نتایج بهدست آمده در شرایط این آزمایش، مصرف 80 کیلوگرم کود نیتروژن در هکتار و تراکم 11 بوته در مترمربع برای دستیابی به بالاترین عملکرد و پروتئین و کمترین تجمع نیترات غده برای این رقم سیبزمینی در شرایط اردبیل مناسب به نظر میرسد.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_406_bef0029bd707bdcd4b357162f388fd4c.pdf
2012-07-18
151
164