ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر تنش خشکی بعد از گلدهی بر میزان مشارکت ذخایر ساقه
در عملکرد دانه ارقام گندم
در شرایطی که رشد گندم در دوره بعد از گلدهی با کمبود رطوبت مواجه شود، مواد پرورده ذخیره شده در ساقه از دوره پیش از گلدهی نقش مهمی در تأمین مواد پرورده برای دانه در حال رشد دارد. به منظور بررسی میزان ذخایر ساقه در ارقام مختلف گندم با ارتفاع ساقه متفاوت، آزمایشی در سال زراعی 87-1386 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان اجرا شد. آزمایش بصورت کرتهای خرد شده با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با 6 رقم گندم (مرودشت، فلات، کرج 3، قدس، عدل و کاوه) به عنوان فاکتور فرعی و سه تیمار آبیاری (آبیاری کامل، انجام تنها یک آبیاری در دوره پس از گلدهی و قطع کامل آبیاری در دوره پس از گلدهی) به عنوان فاکتور اصلی بود. نتایج نشان داد که قطع آبیاری پس از گلدهی باعث کاهش معنی¬دار عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، وزن هزار دانه و وزن ساقه گردید. همچنین ارقام مختلف از نظر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، تعداد سنبله در مترمربع، تعداد دانه در سنبله، ارتفاع ساقه و وزن ساقه اختلاف معنی داری با یکدیگر داشتند. مقایسه اثر ترکیب تیماری رقم و آبیاری نشان داد که ارقام مختلف واکنش متفاوتی نسبت به قطع آبیاری پس گلدهی نشان میدهند، به¬طوری¬که با قطع آبیاری پس از گلدهی، وزن هزار دانه و عملکرد دانه در ارقام پابلند به میزان کمتری در مقایسه با ارقام پاکوتاه کاهش یافت. همچنین کاهش وزن ساقه با قطع آبیاری در ارقام پابلند بیشتر از ارقام پاکوتاه بود. این نتایج حاکی از آن است که میزان ذخایر ساقه موجود در ارقام پابلند برای استفاده در دوره پر شدن دانه، بویژه در شرایط نامساعد، بیشتر از ارقام پاکوتاه است. که این ویژگی می¬تواند برای توسعه ارقام مقاوم به خشکی در برنامههای اصلاحی مورد استفاده قرار گیرد.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_248_592b50132b6924c074ec93943c40d8e7.pdf
2012-07-17
1
23
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی روابط بین عملکرد دانه و برخی از ویژگیهای وابسته
به آن در جمعیت هاپلوئیدمضاعف گندم نان
با توجه به افزایش جمعیت دنیا و نیاز به تأمین غذا، افزایش عملکرد گیاهان زراعی همانند غلات از مهمترین راهکارهای نیل به این هدف بوده که تا حدود زیادی با تعیین و شناسایی عوامل مؤثر بر افزایش عملکرد غلاتی مثل گندم تحقق میپذیرد. این تحقیق به منظور ارزیابی عملکرد دانه و تعیین ارتباط آن با برخی ویژگیهای وابسته به عملکرد در یک جامعه هاپلوئید مضاعف گندم نان شامل 100 لاین حاصل از تلاقی با ذرت، به همراه والدین (CK1 و ES32) و 6 رقم گندم نان ایرانی اجرا گردید. صفات مورد مطالعه شامل عملکرد دانه در واحد سطح، تعداد پنجه بارور و تعداد کل پنجه در گیاه، تعداد گره، ارتفاع بوته، طول و عرض برگ پرچم، طول سنبله، تعداد بذر در سنبله و وزن صد دانه بود. نتایج حاکی از ضرایب همبستگی مثبت و معنیدار (01/0P
https://ejcp.gau.ac.ir/article_253_8d12457c987e5341b105d4d1afdfb6ee.pdf
2012-07-17
21
38
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی نقش برخی محافظت کنندههای سرمایی در القای تحمل
تنش دمای پایین به گیاهچههای برنج (Oryza sativa L.)
به منظور مطالعه برخی محافظت کننده های سرمایی در ژنوتیپ های متحمل به سرما (IRCTN33 و IRCTN34) و ژنوتیپ حساس به سرمای هویزه که از آزمایش قبلی انتخاب شده بودند، گیاهچه های چهارده روزه برنج در فیتوترون به مدت چهارده روز در معرض دمایoC 13/15 (به ترتیب شب-روز) به عنوان تیمار تنش وoC 22/29 (شب-روز) به عنوان تیمار شاهد قرار گرفتند. آزمایش در قالب فاکتوریل بر پایه طرح کاملاَ تصادفی در چهار تکرار در سال 1385 انجام شد. بیشترین و کمترین مقدار هدایت روزنه ای به ترتیب در ژنوتیپ IRCTN33 و رقم حساس به سرمای هویزه بود. کل قندهای محلول برگ در شرایط تنش بهطور معنی دار بیشتر از تیمار شاهد بود و بیشترین مقدار آن در شرایط تنش در ژنوتیپ هویزه اندازه گیری شد، ولی تجمع قندهای محلول نتوانست باعث القای تحمل نسبت به دمای پایین در این ژنوتیپ حساس به سرما شود. در صورتیکه کل قندهای محلول ریشه در شرایط شاهد بطور معنی دار بیشتر از تیمار تنش بود و کمترین مقدار آن در ژنوتیپ متحمل به سرمای IRCTN33 دیده شد. نشاسته برگ در شرایط شاهد بیشتر از تیمار تنش بود و بیشترین مقدار آن در برگ رقم حساس هویزه دیده شد. مقادیر ساکارز و فروکتوز در شرایط تنش بیشتر از شرایط شاهد بود. فسفات معدنی ریشه در شرایط شاهد بهطور معنیدار از شرایط تنش بیشتر بود. پتانسیل اسمزی برگ در شرایط شاهد بیشتر (مثبتتر) از شرایط تنش بود و کمترین مقدار (منفیترین) آن طی شرایط تنش در ژنوتیپ هویزه دیده شد. هدایت روزنهای با پتانسیل کل آب برگ و پتانسیل اسمزی برگ همبستگی معنیداری نشان داد. افزایش ساکارز، گلوکز و فروکتوز برگ باعث کاهش هدایت روزنهای شد در صورتی که با افزایش قندهای محلول ریشه، هدایت روزنهای افزایش یافت. تنش سرما باعث کاهش ظرفیت فتوسنتزی و ایجاد بی نظمیهایی در روابط مبداء و مقصد گردید و تجمع قندهای محلول در برگ ژنوتیپ حساس به سرمای هویزه نتوانست باعث القای تحمل نسبت به تنش دمای پایین گردد.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_254_b31938b92543e441de3b5456e675a22c.pdf
2012-07-17
39
56
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر کودهای ریزمغذی بر عملکرد و اجزای عملکرد آفتابگردان تحت شرایط تنش خشکی
آفتابگردان (Helianthus annus L.) مهمترین گیاه روغنی در ایران است. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات کاربرد ریزمغذیها بر عملکرد آفتابگردان در شرایط تنش خشکی بود. این آزمایش در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گلمکان (ایران) در سال 1384 با استفاده از آزمایش اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار صورت گرفت. آبیاری با سه سطح (معمول، تنش کم، تنش شدید) به عنوان فاکتور اصلی و شش تیمار کودی ریزمغذی ((1) شاهد، (2) مصرف آهن، (3) مصرف آهن + روی، (4) مصرف آهن + روی + مس، (5) مصرف آهن + روی + مس + منگنز و (6) مصرف آهن + روی + مس + منگنز + بور) به عنوان فاکتور فرعی در داخل کرتهای قرار گرفتند. کودهای پایه (نیتروژن، فسفر، پتاسیم) و ریزمغذیها بر اساس نیاز گیاه و آزمون خاک استفاده شدند. نتایج نشان داد که ارتفاع گیاه، مقدار کلروفیل در برگها، قطر طبق، تعداد دانه در طبق و عملکرد دانه اختلاف معنیداری در تیمار شاهد نسبت به تیمارهای تنش داشتند. اماّ تیمار آبیاری اثر معنیداری بر تاریخ گلدهی، وزن هزار دانه و درصد روغن نداشت. همچنین نتایج نشان داد که تیمارهای ریزمغذی تعداد دانه در طبق، عملکرد بذر و درصد روغن را به طور معنیداری افزایش دادند. بنابراین تحت شرایط خشکی کاربرد ریزمغذیها مقاومت به خشکی در آفتابگردان را افزایش میدهد.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_255_4da972175712b843588e15c5273f2ca2.pdf
2012-07-17
57
72
ORIGINAL_ARTICLE
تاثیر مصرف تریسیکلازول (بیم) بر کاهش خسارت غرقابی در گیاهچههای کلزا
بهمنظور بررسی تاثیر مصرف تریسیکلازول (بیم) بر کاهش خسارت غرقابی در گیاهچههای کلزا، آزمایشی در سال 1386 با 4 تیمار (شاهد، غرقابی، تری سیکلازول + غرقابی و تریسیکلازول) در 3 تکرار به اجرا گذاشته شد. گیاهچههای کلزا بعد از مرحله 3 برگی با محلول تریسیکلازول 75 درصد محلولپاشی شدند. اعمال تنش غرقابی (در مرحله 5 برگی بهمدت 21 روز)، منجر به کاهش درصد بوتههای سالم، ارتفاع بوته، سطح برگ، میزان کلروفیل، وزن خشک کل و نسبت ریشه به شاخساره، در گیاهچههای تیمار شده نسبت به شاهد شد. محلولپاشی تریسیکلازول باعث افزایش سطح برگها، میزان کلروفیل و وزن خشک کل (بهترتیب 38/1، 11/7 و 9/28 درصد) و کاهش ارتفاع بوته (9/12 درصد)، نسبت به شاهد بدون غرقابی شد. محلولپاشی تریسیکلازول، خسارت غرقابی را در گیاهچههای کلزا به میزان قابل توجهی کاهش داد و درصد بوتههای سالم، ارتفاع بوته، سطح برگ، میزان کلروفیل، وزن خشک کل و نسبت ریشه به شاخساره را بهترتیب 2/21، 9/38، 5/17، 5/31، 60 و 2/27 درصد نسبت به گیاهچههایی که بدون محلولپاشی تحت تنش غرقابی قرار گرفته بودند، افزایش داد. درصد بوتههای سالم، تعداد برگهای خشک در هر گیاهچه، وزن خشک کل، وزن شاخساره، وزن خشک ساقه، وزن خشک برگ، سطح برگ، عرض بزرگترین برگ و میزان کلروفیل در تیمارهای مختلف تفاوت معنیداری را نشان دادند. صفات ریشهای اندازهگیری شده شامل طول ریشه (TL)، سطح ریشه (RA)، حجم ریشه (RV)، چگالی ریشه (RDW/RV) و صفات ریشهای محاسباتی شامل نسبت وزنتر ریشه به حجم خاک (RMD)، نسبت طول ریشه به حجم خاک (RLD)، نسبت وزن خشک ریشه به حجم خاک (DRMD)، قطر ریشه (RD)، چگالی سطح ریشه (RSD) و ظرافت ریشه (RF)، تفاوت معنیداری را در تیمارهای مختلف نشان دادند. به نظر میرسد که با مصرف تریسیکلازول قبل از وقوع تنش، میتوان خسارت ناشی از تنش غرقابی را در گیاهچههای کلزا تا حدی کاهش داد.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_256_f60870eb4d8a38c7bd8f032e68b8384e.pdf
2012-07-17
73
88
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی تحمل به شوری ارقام سورگوم علوفهای با استفاده از
شاخصهای حساسیت و تحمل به تنش
بهمنظور بررسی تحمل به شوری لاینهای امید بخش سورگوم علوفهای داخلی این آزمایش در دو مرحلة آزمایشگاهی و مزرعهای انجام گردید. در مرحلة جوانهزنی تیمارهای آزمایش شامل سطوح شوری 5، 10، 15، 20، 25 و 30 دسیزیمنس بر متر و یک تیمار آب مقطر به عنوان شاهد و ارقام شامل KFS1، KFS2، KFS3، KFS4، MFS1، MFS2 و LFS56 بودند. در آزمایش مزرعهای نیز ارقام فوق در دو شرایط تنش شوری (با آب dS/m 11) و بدون تنش شوری (با آب dS/m2) طی سالهای 83 و 84 کشت گردیدند. نتایج آزمایش نشان داد که در شرایط آزمایشگاهی با افزایش شوری محیط کشت، T50 (مدت زمان لازم برای 50 درصد جوانهزنی) افزایش یافت. همچنین بدون در نظر گرفتن نوع رقم، آستانة تحمل در مرحله جوانهزنی dS/m 37/8 با شیب 64/1 درصد برآورد گردید. در شرایط مزرعهای و غیرشور بیشترین عملکرد تر را رقم KFS2 با متوسط 25/77 تن در هکتار تولید کرد و پس از آن رقمهای KFS3 و KFS4 بیشترین عملکردها را داشتند. در شرایط تنش شوری بالاترین عملکرد تر مربوط به رقم KFS3 با متوسط 63/55 تن در هکتار بود. در این شرایط رقم KFS2 بطور متوسط 44/49 تن در هکتار تولید کرد. براساس شاخص حساسیت و تحمل به تنش ارقام KFS3 و KFS2 را میتوان از لحاظ پایداری عملکرد ارقام مناسبی دانست.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_257_5b84e35d6e824b223fbfcba7b7800bce.pdf
2012-07-17
89
102
ORIGINAL_ARTICLE
تاثیر پذیری کیفیت دانه نخود از سیستمهای مختلف افزایش حاصلخیزی خاک
بهمنظور ارزیابی تاثیر سیستمهای مختلف حاصلخیزی خاک بر کیفیت دانه نخود زراعی رقم پیروز آزمایشی در سالهای 1386 و 1387 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی شهرستان سنندج انجام گردید. آزمایش به صورت کرتهای دو بار خرد شده (اسپلیت- اسپلیت پلات) در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی، در سه تکرار انجام گرفت. کود سبز بهعنوان عامل اصلی، ترکیبهای مختلف کود پایه به عنوان عامل فرعی و ترکیبی از کودهای بیولوژیک به عنوان عامل فرعی- فرعی تعیین گردید. نتایج نشان داد که کود سبز به طور معنیداری سبب افزایش مقادیر عناصر نیتروژن، فسفر، منیزیم و منگنز دانه گردید. همچنین کود سبز تاثیر معنیداری بر عملکرد دانه، درصد پروتئین و فیبر خام دانه داشت. کاربرد کودهای آلی نیز به افزایش میزان عناصر نیتروژن، پتاسیم، فسفر و منیزیم دانه منجر گردید. از طرف دیگر کودهای پایه تاثیر معنیداری بر عملکرد دانه، درصد قند، نشاسته و پروتئین دانه داشتند. کودهای بیولوژیک نیز تاثیر معنیداری بر صفات کیفی دانه داشتند. اثر متقابل کود سبز و کودهای پایه تاثیر معنیداری بر عملکرد دانه، نیتروژن، آهن و منیزیم دانه داشت. بیشترین درصد قند، پروتئین، نشاسته و عناصر معدنی در ترکیب همزمان باکتریهای حل کننده فسفات و قارچ تریکودرما ایجاد گردید. استفاده همزمان از کمپوست، کود دامی و کود شیمیایی به حصول بیشترین مقادیر عناصر نیتروژن، پتاسیم، فسفر، منیزیم، سیسریتول، قند کل و پروتئین دانه منجر گردید. بنابراین میتوان اظهار داشت که استفاده همزمان از کود شیمیایی، دامی و کمپوست ضمن بهبود کیفیت دانه، باعث افزایش عملکرد دانه، کاهش استفاده از کودهای شیمیایی شده و از نظر زیستمحیطی نیز بسیار مفید است.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_258_248e7d0bb8991b0d7b817b0a35a7e467.pdf
2012-07-17
103
119
ORIGINAL_ARTICLE
پهنهبندی کشت کلزا براساس نیازهای دمایی اقلیمی با استفاده از GIS
در استانهای خراسان
پارامترهای آب و هوایی و اقلیمی و اثرات آنها روی گیاهان زراعی یکی از مهمترین عوامل مؤثر در افزایش عملکرد تولید است. با بررسی آگروکلیمایی میتوان امکانات بالقوه مناطق مختلف را تعیین و از این امکانات حداکثر بهرهبرداری را نمود. این تحقیق بهمنظور شناسائی پتانسیل توان اکولوژیکی مناطق کشت کلزا از نظر دمایی در استانهای خراسان انجام شد. طبقهبندی اقلیمی به روش دومارتن گسترش یافته، بهمنظور شناسائی کلی اقلیم منطقه انجام شد. با استفاده از دمای مناسب کاشت (20-15 درجه سانتیگراد) و فرمول ویبول (احتمال 75 درصد) تاریخ کاشت تعیین گردید. بر اساس محاسبه درجه روز مؤثر مورد نیاز هر مرحله، تاریخ رسیدن به مراحل فنولوژی محاسبه گردید. دماهای مناسب و محدود کننده مراحل مختلف فنولوژی کلزا از منابع مختلف استخراج و احتمال وقوع آنها در مناطق مورد مطالعه ذیل محاسبه گردید. ارتباط متوسط عملکرد کلزا و دماهای مطلوب و محدود کننده در مراحل مختلف فنولوژی بررسی شد. پس از مرتب سازی و تشکیل لایههای دمایی با استفاده از معادلات رگرسیونی مناطق کشت به چهار ناحیه مشخص، بسیار مطلوب (تربت حیدریه، قوچان، بجنورد و گلمکان)، مطلوب (بیرجند، قاین، مشهد، نیشابور و فردوس)، نسبتاً مطلوب (سرخس، کاشمر، گناباد، تربت جام وسبزوار) و نامطلوب (بشرویه و نهبندان) پهنهبندی گردید.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_259_694c2d21ac83de92d14c592bed2fbd9d.pdf
2012-07-17
121
138
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر تراکم بوته و باکتری ریزوبیوم همراه با کاربرد ریزمغذیها بر عملکرد و برخی ویژگیهای فیزیولوژیک موثر بر رشد نخود (Cicer arietinum L.)
تاثیر تراکم بوته (25، 35 و 45 بوته در مترمربع بهترتیب D3, D2, D1) و تلقیح با باکتری رایزوبیوم (بدون تلقیح، تلقیح با رایزوبیوم، تلقیح با رایزوبیوم به همراه عناصر میکرو بهترتیبR2, R1, R0) بر رشد و عملکرد نخود، در سال 1387 در مزرعه تحقیقاتی کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی در 4 تکرار بررسی گردید. تراکم بوته بر تعداد دانه در نیام و وزن 100 دانه اثر غیرمعنیدار و بر عملکرد دانه تک بوته و شاخص برداشت تأثیر معنیدار داشت. تأثیر تلقیح با ریزوبیوم بر وزن 100 دانه غیرمعنیدار و بر تعداد دانه در نیام، تعداد دانه در بوته و شاخص برداشت معنیدار شد. اثر متقابل بین تراکم بوته و ریزوبیوم بر تعداد شاخه فرعی، تعداد نیام در شاخه، تعداد نیام در بوته، تعداد دانه در بوته و عملکرد دانه در واحد سطح معنیدار گردید. بالاترین عملکرد دانه تک بوته (6/3 گرم) و شاخص برداشت (21/45 درصد) از D1 و پایین¬ترین میزان آنها بهترتیب با 6/2 گرم و 79/35 درصد از D3 حاصل گردید. بیشترین تعداد دانه در نیام، عملکرد تک بوته و شاخص برداشت بترتیب با مقادیر 03/1 ،8/3 گرم و 72/43 درصد از تیمار R2 و کمترین مقادیر آنها بهترتیب با 86/0، 5/2 گرم و 91/33 درصد از R0 بدست آمد. بیشترین تعداد شاخه فرعی از ترکیب تیماری D1*R1 و D1*R2، تعداد نیام در شاخه از هر سه سطح تلقیح D1 و D2*R2 تعداد دانه در بوته در هر سه سطح تلقیح D1 و D2*R1 و D3*R2 بدست آمد. در حالی که کمترین مقادیر تعداد شاخه فرعی، تعداد نیام در بوته و تعداد دانه در بوته در D3*R0 و کمترین تعداد نیام در شاخه در D2*R0 بدست آمد. بیشترین و کمترین عملکرد دانه بترتیب مربوط به ترکیب تیماری D3*R2 و D1*R0 بود. بررسی¬ شاخص¬های رشد نشان داد که با افزایش تراکم کاشت و تلقیح بذور با باکتری رایزوبیوم به همراه بهکارگیری ریزمغذی¬ها، شاخص سطح برگ، زیست توده کل، سرعت رشد محصول، سرعت رشد نسبی و سرعت جذب خالص افزایش یافت.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_260_ec2d58f10f769117e8c096b3799b0753.pdf
2012-07-17
139
157
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی ژنوتیپ¬های گندم نان از لحاظ تحمل به خشکی
به منظور شناسائی ارقام مقاوم به خشکی 29 ژنوتیپ گندم به عنوان فاکتور رقم و تیمارهای آبیاری و عدم آبیاری به عنوان فاکتور آبیاری در یک طرح اسپلیت بلوک در 3 بلوک در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران مورد کشت قرار گرفتند. همبستگی ضعیف و غیرمعنی¬داری (35/0=r) بین عملکرد در شرایط تنش خشکی( ) و نرمال رطوبتی( ) نشان داد که بین عملکرد در دو شرایط دیم و آبی همبستگی وجود ندارد. برای شناسائی ژنوتیپ¬های مقاوم از شاخص¬های STI، TOL، SSI، MP،HARM ، TI و GMPو تجزیه به مولفه¬های اصلی و بای¬پلات استفاده شد. دو مولفه اول در مجموع 7/99% تغییرات را توجیه کردند، با توجه به ضرائب شاخص¬ها در مولفه¬های اول و دوم، مولفه اول به عنوان مولفه مقاومت و مولفه دوم بهعنوان حساسیت به تنش خشکی شناخته شد. با توجه به اطلاعات حاصل از بای¬پلات ژنوتیپ¬های روشن، اینیا، کویر، الوند، ws-82-6، قدس، ws-82-9 و بک کراس روشن بهعنوان مقاوم و ژنوتیپ¬های امید، قفقاز، مرودشت، نوید و تجن به عنوان حساس به خشکی معرفی گردید.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_261_171c424304fb1c22e26d775a3d1bafe0.pdf
2012-07-17
159
171
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی تاثیر کاربرد علفکش و میزان بذر روی رقابت برنج (Oryza sativa L.)
با سوروف (Echinochloa crus-galli)
بهمنظور بررسی واکنش عملکرد برنج و سوروف در سطوح علفکش و تراکم کاشت، آزمایشی به صورت کرتهای خردشده با چهار تکرار، در مزرعة دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین در سال 1384 انجام شد. سطوح علفکش مولینیت (صفر، 3، 5 و 7 لیتر در هکتار) در کرتهای اصلی و سه تراکم بذر برنج (100، 120 و 140 کیلوگرم در هکتار) در کرتهای فرعی قرار گرفتند. اثر متقابل علفکش و تراکم کاشت بر عملکرد برنج و سوروف، تعداد خوشهی برنج و سوروف در واحد سطح، و تعداد دانه در خوشه برنج و سوروف معنیدار بود. در هنگام عدم مصرف علفکش، عملکرد برنج در تراکم 120 کیلوگرم بذر در هکتار، به طور قابل توجهی از دیگر تراکمها بالاتر بود. از سوی دیگر، مشاهده میشود که بالاترین عملکرد برنج و کمترین عملکرد سوروف با مصرف 5 لیتر علفکش در هکتار به دست آمد. در این سطح علفکش، بین تراکمهای مختلف کاشت تفاوت معنیداری در مقایسه با سطح شاهد وجود نداشت. عملکرد برنج در تراکم 120، تغییرات کمتری را در مقایسه با دو تراکم دیگر نشان داد و معنیدار نبود. در تراکم 120 کیلوگرم بذر در هکتار، روند تغییرات عملکرد گیاه زراعی و گیاه هرز در برابر هم، دارای شیب کمتری، در مقایسه با دو تراکم دیگر بود. در مجموع به نظر میرسد که ایجاد تراکم بهینهی کاشت میتواند موجب کاهش حساسیت گیاه زراعی به دیگر عوامل محیطی و زراعی از جمله رقابت گیاهان هرز یا مصرف نهادههایی مانند علفکش گردد.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_262_383c776f5d9d448669c7878225fbacad.pdf
2012-07-17
173
186
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی روش های مختلف مدیریت تلفیقی علفهای هرز در
زراعت پنبه (Gossypium hirsutum L.)
جهت بررسی مدیریت تلفیقی علفهای هرز در مزارع پنبه آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 13 تیمار در 4 تکرار در ورامین، فارس و خراسان در سال 1385 انجام گردید. تیمارهای پیش کشت و پیش رویشی در تلفیق با تیمارهای پس رویشی قرار گرفتند و مقایسه شدند. بهطوریکه یکی از علفکشهای خاک مخلوط شامل تریفلورالین و اتال فلورالین و یک علف کش پیش رویشی به نام پرومترین+ فلومتورون در تلفیق با دو تیمار پس رویشی شامل علفکش تریفلوکسی سولفورون سدیم و استفاده کولتیواتور (به عنوان یک ابزار کنترل مکانیکی) استفاده گردید. تیمارهای دو مرتبه کولتیواتور، بدون کنترل علفهای هرز و وجین تمام فصل نیز جهت مقایسه با تیمارهای مذکور منظور شد. نتایج بهدست آمده نشان داد تلفیق علفکش تریفلوکسی سولفورون سدیم بهصورت پس رویشی با یکی از علفکشهای خاک مخلوط و یا تلفیق آن با علفکش پیش رویشی پرومترین+ فلومتورون در افزایش عملکرد بسیار مؤثر بود و بهتر از مصرف هر یک از چهار علفکش مذکورکه به تنهایی مصرف شده بودند عمل نمود. کولتیواتور در تلفیق با یکی از علفکشهای خاک مخلوط خصوصاً اتالفلورالین و تلفیق آن با علفکش پیش رویشی پرومترین+ فلومتورون تاثیر قابل توجهی در کنترل علفهای هرز نشان داد. البته علفکش تریفلوکسی سولفورون سدیم در مقایسه با کولتیواتور که بهعنوان تیمارهای پس رویشی در نظر گرفته شده بودند، در تلفیق با سایر علف کش های قبل از کشت در کنترل علف های هرز و افزایش عملکرد مؤثرتر بود.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_263_0c8d007162a2b86433e209449fa3bf31.pdf
2012-07-17
187
197
ORIGINAL_ARTICLE
رابطه بین خصوصیات آزمایشگاهی بذر و ظهور گیاهچه ارقام سویا
حاصل از شرایط آبیاری محدود
تاثیر آبیاری محدود در دوره نمو بذر بر کیفیت فیزیولوژیکی بذرهای حاصل در آزمایشگاه، گلخانه و مزرعه بررسی گردید. این آزمایش در آزمایشگاه و گلخانه بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی بهترتیب با 4 و 3 تکرار و ظهور گیاهچه در مزرعه بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا گردید. تیمارها شامل عامل رقم (ارقام منوکین، ویلیامز و لاین اس.آر.اف× تی3)، عامل تنش خشکی (بذرهای تولید شده در شرایط آبیاری گیاهان مادری پس از مقادیر 50 (آبیاری مطلوب)، 100 (تنش متوسط)، 150 (تنش شدید) میلیمتر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A) بود. نتایج نشان داد که در آزمونهای آزمایشگاهی تنش خشکی تاثیر معنیداری بر جوانهزنی روزانه، قوه نامیه و بنیه بذر داشت. ظهور گیاهچه از بستر ماسه در گلدان و در شرایط مزرعه تحت تاثیر عاملهای آزمایش قرار نگرفت. جوانهزنی در آزمون جوانهزنی استاندارد با جوانهزنی در آزمون سرما همبستگی مثبت و معنیداری داشت. ظهور گیاهچه در مزرعه ارتباط معنیداری با جوانهزنی در آزمون جوانهزنی استاندارد، آزمون سرما و آزمون پیری تسریع شده داشت و میتوان با استفاده از این آزمونها ظهور گیاهچه در مزرعه را برآورد نمود.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_264_4021d4a1e7b8b803f548ca26c17920c0.pdf
2012-07-17
199
208
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی کشت مخلوط ذرت (Zea mays L.) و سویا
[) Merr..Glycine max ( L] در تاریخهای مختلف کاشت
کشت مخلوط میتواند بهعنوان یکی از راههای افزایش عملکرد و پایداری تولید در واحد سطح مطرح باشد. بهمنظور بررسی کشت مخلوط ذرت و سویا در تاریخهای مختلف کاشت، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری طی سالهای 1384 و 1385 به اجرا درآمد. آزمایش در قالب اسپلیت پلات با دو فاکتور بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در دو سال و در چهار تکرار انجام شد. فاکتور اول تاریخ کاشت (A) در سه سطح [1 a(اول اردیبهشت)، a2 (15اردیبهشت)، 3 a (30 اردیبهشت)] و فاکتور دوم نسبتهای کاشت (B) در پنج سطح [b1 (8 ردیف ذرت)، b2(2ردیف سویا + 2 ردیف سویا)، b3 (3 ردیف سویا+ 2 ردیف ذرت+ 3 ردیف سویا)،b4 (3 ردیف ذرت+ 2 ردیف سویا + 3 دیف ذرت) و b5 (8 ردیف سویا)] بود. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد، تعداد دانه در مترمربع، تعداد دانه در گیاه، تعداد دانه در بلال و بیشترین وزن خشک چوب بلال در ذرت در تاریخ 15 اردیبهشت، در تیمار b3 و در سال دوم بود. با افزایش ردیفهای کاشت ذرت و کاهش ردیفهای کاشت سویا مقدار محصول، تعداد دانه در گیاه و تعداد دانه در متر مربع، در ذرت افزایش و در سویا کاهش یافت. بیشترین نسبت برابری زمین (LER) در کشت مخلوط و در تیمار b3 با مقدار 37/1 بود که نشان دهنده سودمندی کشت مخلوط است.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_265_42caf8b4fa5e8b248f15e33c6afc13ba.pdf
2012-07-17
209
216
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیرتاریخ کاشت وتراکم بوته بر روی عملکرد علوفه و برخی صفات مرفولوژیکی
ذرت رقم سینگل کراس 704
بهمنظور مطالعه تأثیر تاریخ کاشت و تراکم بوته بر روی عملکرد علوفه و برخی صفات مرفولوژیکی ذرت (سینگل کراس 704) آزمایشی در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گرگان در سال 1387 به اجرا در آمد. در این آزمایش دو تاریخ کاشت (30 فروردین و 1 تیر) و 6 تراکم بوته (25، 45، 65، 85، 105 و 125 هزار بوته در هکتار) بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ارتفاع بوته، قطر ساقه، عملکرد سیلویی، وزن بلال و عملکرد الیاف خام تحت تأثیر تاریخ کاشت قرار گرفتند. حداکثر عملکرد سیلویی و عملکرد بلال در تاریخ کشت 30 فروردین بهترتیب با 64900 و 20039 کیلوگرم در هکتار بهدست آمد. تمامی صفات مورد بررسی تحت تاثیر تراکم بوته قرار گرفتند. با افزایش تراکم بوته، قطر ساقه، قطر بلال، طول بلال و وزن بلال کاهش یافت. حداکثر عملکرد سیلویی، وزن بلال و پروتئین خام از تراکم 85000 هزار بوته در هکتار بدست آمد. بنابراین جهت تولید ذرت سیلویی تراکم بوته بایستی کمتر از 85000 هزار بوته در هکتار باشد.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_266_45b8b2543816e34a96a36b81c290e677.pdf
2012-07-17
217
228