ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تأثیر تنش شوری بر عملکرد و اجزاء عملکرد لاینهای اولیه غله
جدید تریتیپایرم (AABBEbEb) در مقایسه با گندم و تریتیکاله
غله جدید تریتیپایرم یک گندم هگزاپلوئید مصنوعی (42=x6=n2، AABBEbEb) است که از تلاقی بین گونه تریتیکوم دوروم (28=x4=n2، AABB) با تینوپایرم بسارابیکوم (14=x2=n2، EbEb) بهدست آمده است. در این بررسی پتانسیل مقاومت به شوری لاینهای اولیه این گندم جدید به نمک کلرید سدیم در یک آزمایش کرتهای خرد شده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در محیط کشت هیدروپونیک مطالعه شد. شوری بهعنوان فاکتور اصلی در سه سطح (شاهد (0)، 100 و 200 میلیمولار) و ژنوتیپ شامل سه لاین اولیه تریتیپایرم (La/b، Ka/b و St/b)، نسلهای 4F، 5F، 6F لاین ترکیبی تریتیپایرم اولیه (Cr/b)(Ka/b)، رقم گندم دوروم کرسو و لاین امیدبخش تریتیکاله (45Ma) بهعنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. صفات طول سنبله اصلی، تعداد گل و گلچه بارور در سنبله اصلی، وزن و تعداد دانه در سنبله اصلی و فرعی، وزن هزاردانه، عملکرد دانه در بوته، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت اندازهگیری یا شمارش گردیدند. تأثیر سطوح مختلف شوری برای اکثر صفات در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد، همچنین بین ژنوتیپهای مورد بررسی برای کلیه صفات فوق اختلاف معنیدار بهدست آمد. اگرچه همه صفات در اثر تنش شوری کاهش یافتند اما میزان این کاهش در لاینهای تریتیپایرم اولیه نسبت به ارقام شاهد کمتر بود که بیانگر مقاومت بیشتر آنها نسبت به سایر ارقام و لاینهای مورد مطالعه بود. بهطوریکه لاین تریتیپایرم (6F)(Cr/b)(Ka/b) بهعنوان مقاومترین لاین معرفی گردید زیرا دارای بالاترین عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت و عملکرد دانه در بوته در تنش 200 میلیمولار شوری بود بنابراین استفاده از لاینهای تریتیپایرم اولیه، بهویژه لاین (6F)(Cr/b)(Ka/b)، در نواحی متأثر از تنش شوری، بالاخص برای احیا مراتع و تولید علوفه توصیه میشود.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_143_018453d341b5a4cfd7c002bab0a88134.pdf
2012-07-01
1
16
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تأثیر زمان و سطوح مختلف کود روی بر عملکرد و
اجزای عملکرد عدس
بهمنظور ارزیابی عکسالعمل عدس به زمان و میزان مصرف کود روی، آزمایشی در فصل زراعی 1388–1387 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 10 ترکیب تیماری متشکل از زمان مصرف کود (دو سطح مصرف کود حاوی روی در قبل از گلدهی و مصرف آن در زمان شروع تشکیل غلاف) و سطوح کودی (پنج سطح میزان مصرف کود شامل عدم مصرف روی، مصرف 5/0، 1، 5/1 و 2 لیتر در هکتار محلول روی 15 درصد) با 4 تکرار در مزرعه آموزشی و پژوهشی مجتمع آموزش عالی گنبد به اجرا در آمد. نتایج بهدست آمده از این آزمایش نشان دادند که اثر زمان مصرف روی بر تعداد غلاف پر و پوک در بوته، تعداد غلاف کل در بوته، تعداد دانه در بوته، عملکرد در بوته بوته و عملکرد دانه در واحد سطح معنیدار بود. مصرف زودتر روی باعث افزایش این صفات گردید. سایر صفات تحتتأثیر زمان مصرف کود روی قرار نگرفتند. اثر میزان مصرف روی بر تعداد غلاف پر در بوته، تعداد غلاف پوک در بوته، تعداد غلاف کل در بوته، تعداد دانه در بوته، عملکرد دانه در بوته، شاخص برداشت و عملکرد دانه در واحد سطح معنیدار بود. تعداد دانه در غلاف، وزن 1000 دانه و وزن خشک بوته تحتتأثیر زمان مصرف کود قرار نگرفتند. حداکثر عملکرد دانه (2692 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد نسبی با مصرف 2 لیتر محلول روی بهدست آمد.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_223_037e9b58eeca8108905e0f565812df8b.pdf
2012-07-16
17
31
ORIGINAL_ARTICLE
اثرات زمان استفاده از علفکش شوالیه و اختلاط گرانستار
با ایلوکسان بر گندم و علفهایهرز در اهواز
بهمنظور بررسی تأثیر مصرف علفکش دومنظوره شوالیه و اختلاط علفکشهای گرانستار با ایلوکسان و زمان استفاده بر کنترل علفهای هرز، عملکرد و اجزای عملکرد گندم، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین (ملاثانی) بهصورت کرتهای یکبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 87-1386 اجرا شد. عوامل آزمایشی شامل علفکش دومنظوره شوالیه و اختلاط علفکشهای گرانستار با ایلوکسان در کرتهای اصلی و زمان استفاده آنها در 5 مرحله شامل سهبرگی، پایان پنجهزنی، اواسط ساقه رفتن، ظهور سنبله، دو مرحله سهبرگی + ساقه رفتن گندم و شاهد بدون کنترل (عدم مبارزه) و شاهد کنترل کامل (وجین دستی) در کرتهای فرعی قرار داشتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که نوع علفکش تأثیر معنیداری بر صفات اندازهگیری شده نداشت، ولی زمان استفاده از علفکشها تأثیر معنیداری بر کنترل علفهای هرز، عملکرد و اجزای عملکرد گندم داشت. همچنین اثر متقابل نوع علفکش و زمان استفاده از آن معنیدار نشد. مقایسه میانگینها نشان داد که تاخیر در مصرف علفکش، کارایی آن را کاهش داد، بهطوریکه کاربرد علفکش در مرحله ظهور سنبله، منجر به کاهش معنیدار تمام صفات مورد بررسی گردید. بهطورکلی بیشترین عملکرد گندم و کمترین ماده خشک علفهای هرز در تیمارهای مصرف علفکش در مراحل سهبرگی و سهبرگی+ ساقه رفتن بهدست آمد که با تیمار کنترل کامل علفهایهرز تفاوت معنیداری نداشت.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_224_d53388d6b7bc3adac187625c8e81b04c.pdf
2012-07-16
31
42
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی عملکرد، ترکیب اسیدهای چرب و میزان عناصر ریزمغذی بذر
در ارقام پرمحصول کلزا تحتتأثیر مقادیر مختلف گوگرد
ابتدا بهمنظور تعیین ارقام پرمحصول کلزا، دو آزمایش مزرعهای در سالهای زراعی 1387-1385 در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مرکزی، اراک اجراء شد و 15 رقم زمستانه کلزا در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار مورد مقایسه قرار گرفتند. ارقام لیکورد، مودنا و اوکاپی بهترتیب، بیشترین عملکرد دانه در هکتار را داشتند. در مرحله دوم، بهمنظور ارزیابی عملکرد دانه، ترکیب اسیدهای چرب و میزان عناصر ریزمغذی بذر در ارقام پرمحصول کلزا تحتتأثیر مقادیر مختلف گوگرد، آزمایشی در سال زراعی 1388-1387 در همان منطقه بهصورت فاکتوریل با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل ارقام کلزا دارای سه سطح V1 (اوکاپی)، V2 (مودنا) و V3 (لیکورد) و مقادیر گوگرد دارای سه سطح S1 (صفر)، S2 (40) و S3 (80) کیلوگرم گوگرد خالص در هکتار) بودند. اثر متقابل رقم × میزان گوگرد بر تمامی صفات اندازهگیری شده معنیدار بود. اثر متقابل 40 کیلوگرم گوگرد × رقم مودنا بیشترین میزان اسید اولئیک و میزان مس در بذر را داشت. اثر متقابل 80 کیلوگرم گوگرد × رقم لیکورد بالاترین عملکرد دانه، عملکرد روغن و میزان آهن در بذر را نشان داد. در این پژوهش، بین عملکرد کمی و کیفی رابطه معکوس وجود داشت.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_225_342090f212ae6003bc8e9dea37e99c8d.pdf
2012-07-16
43
63
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی اثر رژیمهای مختلف آب آبیاری و کود نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد پنبه در روشهای آبیاری بارانی و شیاری
آب آبیاری و کود نیتروژن، دو عامل بسیار مهم در افزایش عملکرد و اجزای عملکرد پنبه هستند. در این راستا پژوهشی بهمنظور بررسی تأثیر روش آبیاری، میزان آب آبیاری و مقادیر مختلف کود نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد پنبه رقم سپید در ایستگاه تحقیقات پنبه هاشمآباد گرگان انجام شد. آزمایش بهصورت کرتهای دو بار خرد شده با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی و در 3 تکرار طی سال زراعی 87-1386 اجرا شد. دو روش آبیاری بارانی و شیاری بهعنوان فاکتور اصلی، مقادیر آب آبیاری 0، 33، 66، 100 و 133 درصد نیاز آبی گیاه بهعنوان فاکتور فرعی و پنج سطح کود سرک نیتروژن به مقادیر 0، 33، 66، 100 و 133 درصد توصیه کودی بهعنوان فاکتور فرعی فرعی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بین دو روش آبیاری از نظر وزن غوزه، شاخص بذر، تعداد دانه در غوزه و شاخص الیاف اختلاف معنیدار آماری وجود داشته اما از نظر عملکرد وش و عملکرد الیاف اختلاف معنیداری وجود نداشت. میزان عملکرد وش تحتتأثیر تیمارهای مختلف آب آبیاری قرار گرفت و نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد وش مربوط به تیمار 66 درصد آب آبیاری با 60/1996 کیلوگرم وش در هکتار بود. سطوح مختلف آب آبیاری بر تمام اجزاء عملکرد بهجز تعداد دانه در غوزه دارای اختلاف معنیدار بود. همچنین اثر مقادیر مختلف کود ازت بر عملکرد وش، تعداد غوزه در بوته و عملکرد الیاف معنیدار شد. بررسی مقایسه میانگینها نشان داد که عملکرد وش و عملکرد الیاف در تیمار 133 درصد کود نیتروژن تفاوت معنیداری با سه تیمار 33، 66 و 100 درصد نداشت.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_226_23ab6a5a21af5600d49c946ba07bafbd.pdf
2012-07-16
61
75
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر محلولپاشی روی و پتاسیم بر صفات فیزیولوژیک و عملکرد گلرنگ
در شرایط تنش خشکی
بهمنظور بررسی تأثیر محلولپاشی روی و پتاسیم بر صفات فیزیولوژیک و عملکرد گلرنگ بهاره رقم اصفهان 14، در شرایط تنش خشکی، آزمایشی گلدانی در گلخانه دانشگاه یاسوج در سال 1387 اجرا شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. عاملهای آزمایشی شامل تنش خشکی در چهار سطح (S1: بدون تنش، S2: تنش در مرحله رویشی، S3: تنش در مرحله گلدهی و گردهافشانی، S4: تنش در مرحله پرشدن دانه) و محلولپاشی در چهار سطح (F1: بدون محلولپاشی، F2: محلولپاشی آب مقطر، F3: محلولپاشی سولفات روی، F4: محلولپاشی سولفات پتاسیم) اعمال شد. نتایج نشان داد که در شرایط تنش خشکی در مرحله رشد رویشی، گیاهانی که با عناصر روی و پتاسیم محلولپاشی شده بودند، دارای میزان بالاتری از کلروفیل a (2/25 درصد)، پرولین (8/87 درصد) و قندهای محلول کل (5/99 درصد) نسبت به تیمارهای بدون محلولپاشی بودند. محلولپاشی در تیمار تنش مرحله زایشی باعث افزایش کلروفیل a (26 درصد)، کلروفیل a+b (32 درصد)، پرولین (51 درصد) و قندهای محلول کل (9/26 درصد) شد؛ اما در تیمار تنش مرحله پرشدن، تنها قندهای محلول کل (4/41 درصد) افزایش یافت. محلولپاشی روی و پتاسیم عملکرد دانه را در همه تیمارهای تنش، بهجز تنش مرحله گلدهی و گردهافشانی، افزایش داد. بهطورکلی، هم تنش خشکی و هم محلولپاشی روی و پتاسیم سبب افزایش میزان کلروفیل، پرولین و قندهای محلول کل برگ در همه مراحل رشد گلرنگ شدند. در پایان نیز عملکرد دانه گیاه در گیاهان تحت تنش کاهش یافت؛ اما با محلولپاشی روی و پتاسیم افزایش نشان داد. بنابراین محلولپاشی این دو عنصر، با افزایش غلظت اسمولیتهایی از جمله قندهای محلول و پرولین و در نتیجه کمک به حفظ فشار اسمزی در سلولها، در تحمل تنش خشکی به گیاه کمک کرد.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_227_5358ba69bbfe53e75e88028a66395900.pdf
2012-07-16
75
90
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر آزادسازی تدریجی عنصر نیتروژن از کود پلیت شده دامی و نیتروژن بر روی
عملکرد و برخی خصوصیات فیزیولوژیک ذرت
آزمایشی در سال زراعی 88-1387 در مزرعه تحقیقاتی پردیس ابوریحان دانشگاه تهران، بهمنظور ارزیابی آزادسازی تدریجی نیتروژن از کود پلیت شده دامی و اوره بر خصوصیات فیزیولوژیک و عملکرد دانه ذرت (Zea mays L.) انجام شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. عوامل مورد مطالعه شامل نحوه مصرف کود: بهصورت پخش در سطح زمین و مصرف کود بهصورت پلیت و عامل دوم تلفیق چهار سطح کود نیتروژن و دامی بهترتیب، (46+ 600، 92+600، 138+600 و 184+600) کیلوگرم در هکتار بود. در این پژوهش یک ماشین پلیتکننده از نوع تک پیچ بهمنظور تهیه پلیتها طراحی و ساخته شد. افزایش کود نیتروژن از 46 به 184 کیلوگرم در هکتار باعث افزایش معنیدار عملکرد دانه و اجزای آن بهاستثنای تعداد ردیف دانه در بلال شد. شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول و منحنی سرعت جذب خالص نیز با مصرف 184 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بهصورت پلیت حداکثر بود. نتایج این پژوهش نشان داد که مصرف کود بهصورت پلیت به واسطه کاهش میزان شستشو از سطح خاک و همچنین آزادسازی تدریجی باعث کاهش 50 درصدی مصرف کود نیتروژن میگردد.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_228_cb24032cf97554310620f108b5c07bd0.pdf
2012-07-16
97
116
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر کمپوست زباله شهری و نیتروژن بر عملکرد دانه، تولید علوفه و برخی صفات مورفولوژیک ذرت شیرین (Zea mayz L. sacchrata)
بهمنظور بررسی اثر کود نیتروژنه و کمپوست زباله شهری بر عملکرد بلال و علوفه ذرت شیرین، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در شهرستان مرودشت در سال 1388 اجرا گردید. عامل اصلی آزمایش شامل 5 سطح کود نیتروژنه (100، 150، 200، 250 و 300 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) و عامل فرعی شامل 4 سطح کمپوست (10، 20، 30 و 40 تن در هکتار) انتخاب شدند. نتایج نشان دادند که اثرات اصلی نیتروژن و کمپوست و اثر متقابل آنها بر صفات عملکرد بلال تر و دانه کنسروی، وزن هزاردانه و شاخص برداشت بلال تر و دانه کنسروی معنیدار گردید. بیشترین عملکرد بلال تر و دانه، وزن هزاردانه و شاخص برداشت بلال تر و دانه بهترتیب معادل 2387 و 1233 گرم در مترمربع، 237 گرم، 53/51 و 73/51 درصد در تیمار 200 کیلوگرم نیتروژن خالص و 40 تن کمپوست در هکتار بهدست آمد. تعداد ردیف در بلال، تعداد دانه در ردیف و بلال و تعداد بلال در مترمربع تنها تحتتأثیر کود نیتروژنه قرار گرفت. بیشترین عملکرد علوفه تر و خشک، بهترتیب معادل 2356 و 584 گرم در مترمربع در سطح 300 کیلوگرم نیتروژن خالص و 2298 و 618 گرم در مترمربع در سطح 40 تن کمپوست در هکتار بهدست آمد. در کل میتوان نتیجه گرفت که افزودن کمپوست به میزان 30 تن در هکتار با افزایش 5/23 درصدی وزن هزاردانه بهطور متوسط منجر به افزایش 30 درصدی عملکرد دانه ذرت شیرین گردید. همچنین اعمال 200 کیلوگرم نیتروژن خالص (کاهش مصرف کود شیمیایی) و 40 تن کمپوست در هکتار برای شرایط محیطی مشابه این آزمایش جهت رسیدن به عملکرد بالای ذرت شیرین توصیه میشود.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_229_788af5e55427cb4d2492775390a517d5.pdf
2012-07-16
115
133
ORIGINAL_ARTICLE
اثر تاریخ کاشت بر ضرایب تخصیص ماده خشک در ارقام مختلف گندم
بهمنظور بررسی تأثیر احتمالی تاریخ کاشت بر ضرایب تخصیص ماده خشک در ارقام گندم (کوهدشت، زاگرس، تجن)، آزمایشی با 5 تاریخ کاشت (8 دی، 10 بهمن، 11 اسفند، 8 فروردین، 12 اردیبهشت) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار انجام شد. بهمنظور تعیین ضرایب تخصیص، ماده خشک اندام گیاهی در 10 مرحله از مراحل فنولوژیک گیاه، به تفکیک اندام (برگ، ساقه و اندام زایشی) اندازهگیری شد و با رسم روند تغییرات تخصیص ماده خشک هر اندام در برابر باقیمانده ماده خشک تولید شده، نقاط عطف فنولوژیک تغییرات ضرایب تخصیص مشخص و با رسم خطوط رگرسیون با شیب مختلف، میزان اختصاص ماده خشک به هر اندام مشخص گردید. نتایج نشان داد که مراحل سبزشدن تا آبستنی، آبستنی تا گردهافشانی و گردهافشانی تا رسیدگی سه مرحله متمایز در روند تغییرات ضرایب توزیع ماده خشک بودند که تحتتأثیر تاریخ کاشت قرار نگرفتند، اما مقدار ضرایب طی سه فاز مختلف تغییراتی نشان دادند. ضرایب در برگ در فاز اول با یک روند نزولی 54/0-3/0، در فاز دوم بین 26/0-17/0 و در فاز سوم بین 046/0-019/0 قرار داشتند. ضرایب تخصیص به سنبله با روند افزایشی طی فاز اول 071/0-0/0، در فاز دوم بین 024/0-013/0 و در فاز سوم بین 5/0-28/0 قرار داشتند. در ساقه این ضرایب بین 57/0-36/0 نوسان داشتند. نتایج نشان داد که اثر عوامل محیطی (بهویژه دما و طول روز) در جریان کمیسازی عملکرد گندم با استفاده از ضرایب تخصیص باید مدنظر قرار گیرد.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_230_cffe74520c6c44ee55c48271dbe5a39f.pdf
2012-07-16
131
152
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی تحمل به خشکی در برخی از ارقام زراعی کلزا با استفاده از شاخصهای
ارزیابی تنش
کمآبی مهمترین عامل محدودکننده تولید کلزا در مناطق خشک و نیمهخشک از جمله ایران میباشد که بهترین راهکار مقابله با آن معرفی ارقام مقاوم و سازگار با تنش خشکی میباشد. به این منظور پاسخ به تنش خشکی 14 رقم زراعی کلزا در قالب کرتهای خرد شده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران مورد مطالعه قرار گرفت. رژیم آبیاری، عامل اصلی و ارقام مورد مطالعه بهعنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. تنش خشکی در مرحله گلدهی بهصورت قطع آبیاری در این مرحله تا رسیدن پتانسیل آب خاک به 5/1- مگا پاسکال و تنش در مرحله پرشدن دانهها بهصورت قطع کامل آبیاری از این مرحله تا پایان برداشت محصول اعمال گردید. نتایج بهدست آمده از این بررسی نشان داد که تنش در مرحله گلدهی با تسریع در رسیدن گیاه (8/8 روز نسبت به شرایط آبیاری معمول) و با کاهش ارتفاع بوته (5/19 درصد)، طول ریشه (7/26 درصد) و عملکرد بیولوژیکی (46 درصد) سبب کاهش 2/51 درصدی عملکرد دانه گردید اما اعمال تنش در مرحله پر شدن دانهها تأثیر معنیداری روی عملکرد دانه ارقام نداشت. در بین شاخصهای مورد بررسی، شاخصهای متوسط عملکرد (MP)، متوسط هندسی عملکرد (GMP) و حساسیت به تنش (STI) به واسطه دارا بودن همبستگی مثبت و معنیدار با عملکرد در هر دو محیط تنش و بدون تنش، بهترین شاخصها برای گزینش و تعیین ارقام متحمل کلزا به تنش آخر فصل میباشند. براساس شاخصهای یادشده و ترسیم بایپلات ارقام اکاپی و پی.اف متحملترین و رقم هایولا 60 حساسترین رقم به تنش خشکی در مرحله گلدهی بین ارقام مورد بررسی تشخیص داده شدند.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_231_703cbb2253d5f6d727fa65732b525d5d.pdf
2012-07-16
151
171
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر علفکشها و بقایای گیاهی در کنترل تلفیقی علفهای هرز سیبزمینی
مالچهای گیاهی از جمله روشهای غیرشیمیایی کنترل علفهای هرز در سیستمهای کشاورزی پایدار بهشمار میروند. این آزمایش جهت بررسی تأثیر کاربرد تلفیقی بقایای گیاهی و علفکشها بر ظهور و رشد و نمو علفهای هرز سیبزمینی در سال زراعی 1386 در اردبیل انجام شد. تیمارهای مورد آزمایش چهار سطح کاربرد علفکش؛ شامل (1) کاربرد علفکش پاراکوات قبل از کاشت، (2) کاربرد پیشرویشی علفکش متریبوزین (سنکور)، (3) کاربرد علفکش پاراکوات قبل از کاشت + علفکش متریبوزین بهصورت پیشرویشی، و (4) عدم کاربرد علفکش (شاهد) بهعنوان فاکتور اصلی و چهار سطح بقایای گیاهی شامل (1) کاربرد بقایای گندم، (2) بقایای جو، (3) بقایای کلزا و (4) عدم استفاده از بقایا بهعنوان فاکتور فرعی بودند. نتایج نشان داد که کاربرد علفکش متریبوزین تراکم علفهای هرز را در هر دو مرحله گلدهی و قبل از برداشت سیبزمینی تا 2 برابر کاهش داد. بقایای گیاهی در مقایسه با عدم کاربرد بقایا ظهور و رشد و نمو علفهای هرز زمستانه و بهاره زودهنگام را بهطور کامل تحت فشار قرار داد، اما بر ظهور و رشد و نمو علفهای هرز بهاره دیرهنگام تأثیری نداشت. در کرتهایی که علفکش متریبوزین همراه با بقایای گیاهی استفاده شده بود، تراکم تاجخروس و سلمهتره در مرحله گلدهی به کمتر از 3 بوته و تراکم خرفه به کمتر از 8 بوته در مترمربع کاهش یافت. هیچیک از تیمارها تأثیر معنیداری بر عملکرد غده سیبزمینی نداشتند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که: 1) استفاده از بقایای گیاهی در زمان کاشت میتواند ظهور و رشد و نمو علفهای هرز را بهویژه تا مرحله گلدهی سیبزمینی تحتتأثیر قرار دهد. 2) تأثیر بقایای گیاهی پس از 4 تا 6 هفته کاهش مییابد و لازم است برای کنترل علفهای هرزی که بعد از این مرحله سبز میشوند عملیات دیگری انجام شود.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_232_95db13c86c23bfec752c252f500cd569.pdf
2012-07-16
171
187
ORIGINAL_ARTICLE
اثر کود نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام قدیم و جدید گندم
بهمنظور ارزیابی اثرات کود نیتروژن به تغییرات عملکرد و اجزای عملکرد دانه در ارقام گندم آزمایش مزرعهای در مرکز تحقیقات عراقیمحله گرگان در سال زراعی 1387-1386 انجام گرفت. سطوح کود نیتروژن بهصورت اوره (0، 90، 180 و 270 کیلوگرم در هکتار) و ارقام (تجن، فلات و N-81-18) در قالب طرح فاکتوریل با بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد دانه مربوط به رقم N-81-18در سطح نیتروژن 180 کیلوگرم در هکتار (8/5959 کیلوگرم در هکتار) بود و کمترین عملکرد دانه مربوط به رقم فلات (33/3129 کیلوگرم در هکتار) در تیمار شاهد بود. ارقام قدیم و جدید گندم در برخی صفات مورد مطالعه از جمله تعداد پنجه بارور، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت در تمام سطوح کودی نسبت به شاهد افزایش نشان دادند در بین ارقام مختلف رقم جدید N-81-18 بهدلیل داشتن بیشترین پنجه بارور، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و شاخص برداشت در سطوح کودی مختلف نسبت به ارقام دیگر برتری داشت.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_233_5006a901d434321055002431258e22e6.pdf
2012-07-16
187
200
ORIGINAL_ARTICLE
اثر تراکم بر عملکرد و اجزای عملکرد در ارقام جدید و قدیم گندم
بهمنظور بررسی اثر تراکم بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام گندم، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی کشاورزی عراقیمحله گرگان با تیمارهای تراکم در سه سطح (150، 262 و 375 بوته در مترمربع) و سه رقم گندم (تجن، فلات، N-81-18 بهترتیب رقم قدیمی، متداول و جدید در منطقه) انجام شد. طرح آزمایش بهصورت فاکتوریل بر مبنای بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار در طی سال زراعی 87-1386 اجرا گردید. نتایج نشان داد که افزایش تراکم منجر به کاهش تعداد پنجه بارور در بوته و تعداد دانه در سنبله فرعی و افزایش عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت شد. حداکثر مقادیر عملکرد دانه (5204 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد بیولوژیک (87/12619 کیلوگرم در هکتار) و شاخص برداشت (33/41 درصد) برای رقم N-81-18 بهدست آمد که بهعنوان رقم جدید در منطقه معرفی شده است، رقم تجن دارای بیشترین میزان در وزن هزاردانه و طول سنبله بوده که از ارقام قدیمی مورد کشت در منطقه است.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_234_a1ee407acd6ced1770e5cb08b449d526.pdf
2012-07-16
201
217
ORIGINAL_ARTICLE
جوانهزنی و رشد گیاهچه گلرنگ تحت شوری ناشی از کلریدسدیم در دماهای مختلف رشد
برای ارزیابی جوانهزنی و رشد گیاهچه گلرنگ یک آزمایش بهصورت فاکتوریل با دو فاکتور درجه حرارت (5، 15 و 20 درجه سلسیوس) و سطوح مختلف شوری ناشی از کلریدسدیم (صفر، 5، 10 و 15 دسیزیمنس برمتر) بر پایه بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار در آزمایشگاه گروه علوم باغبانی دانشگاه ارومیه اجرا گردید. نتایج نشان داد که اثر غلظت و دمای رشد بر درصد و سرعت جوانهزنی و زمان 50 درصد جوانهزنی بذور معنیدار شد. کاهش جوانهزنی تحتتأثیر هیچیک از عوامل غلظت نمک و دمای رشد قرار نگرفت. ولی برهمکنش معنیدار بین غلظت نمک و دمای رشد روی شاخص جوانهزنی، طول ساقهچه و ریشهچه، وزن خشک ساقهچه و ریشهچه نشان داد که تغییرات صفتهای یاد شده در سطوح مختلف شوری با تغییر درجه حرارت محیط روند مشابهی را نشان نمیدهند. کمترین درصد (76) و سرعت جوانهزنی (6/7 عدد در روز) و بیشترین زمان لازم برای جوانهزنی 50 درصد بذرها (135 ساعت) در شوری 15 دسیزیمنس بر متر و بیشترین درصد (86) و سرعت (6/8 عدد در روز) جوانهزنی و کمترین زمان جوانهزنی 50 درصد بذرها (58 ساعت) از شوری 5 دسیزیمنس بر متر بهدست آمد که با شوریهای صفر و 10 دسیزیمنس بر متر تفاوت معنیداری نداشت. در کلیه غلظتهای کلریدسدیم با افزایش دمای رشد، شاخص جوانهزنی افزایش یافت.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_235_45a1e6ff9d0db562ee20d85156da3739.pdf
2012-07-16
217
228
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابیخصوصیات علوفهای تودههای مختلف کوشیا (Kochia scoparia)
با دو سطح شوری آب آبیاری
یکی از پایدارترین روشهای محافظتی در اکوسیستمهای بیابانی تولید گیاهان هالوفیت با استفاده از آب و خاک شور بهمنظور تامین علوفه جهت تغذیه دام در این مناطق میباشد. کوشیا یکی از گیاهان بسیار مقاوم به شوری است که میتوان از آن در تولید علوفه برای دامها در شرایط عدم دسترسی به منابع آب و خاک مطلوب و در مناطق دارای آب و خاک شور بهره برد. در این راستا مطالعهای با هدف بررسی خصوصیات علوفهای تودههای مختلف کوشیا در شرایط تنش شوری با استفاده از آزمایش کرتهای خرد شده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. کرتهای اصلی شامل سطوح شوری 2/5 و 5/16 دسیزیمنس بر متر از آب آبیاری و کرتهای فرعی شامل پنج توده بومی کوشیا (بیرجند، ارومیه، بروجرد، اصفهان و سبزوار) بودند. نتایج نشان داد که سطوح تنش شوری اعمال شده و تودههای مورد بررسی بهجز بر عملکرد ماده خشک، تأثیر معنیداری بر صفتهای مورد مطالعه نداشتند. افزایش شوری موجب افزایش 5/4 درصد عملکرد علوفه خشک و 6/2 درصد عملکرد علوفه تر شد. همچنین در این مطالعه مشخص شد که کوشیا دارای صفتهای مناسبی از قبیل ارتفاع، نسبت بالای برگ به ساقه و عملکرد قابل توجه علوفه است که در شرایط تنش شوری میتواند این گیاه را بهعنوان گزینه مناسب برای تولید علوفه مطرح کند.
https://ejcp.gau.ac.ir/article_236_348becb8364dd2347c924a2cee7c0ec0.pdf
2012-07-16
229
240